وبلاگ شخصی داوودقادرزاده

پیام های کوتاه
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران

گرم‌ترین خانه،
خانه ‌ایست که در آن
"مردِ خانه"
محترم شمرده شود
و "زنِ خانه"
محبوب باشد،
فقط همین!
مرد تشنه احترام است
و زن عاشق محبت ❤️

 

  • داوود قادرزاده

جالبه بخونید 🌹

 خوشبختـــی ....
خوشبختی گاهی ، آنقدر دم دستمان است که نمیبینیمش ، که حسش نمیکنیم ، چایی که مادر برایمان میریخت و میخوردیم ، خوشبختی بود ، دستهای بزرگ و زبر بابا را گرفتن ، خوشبختی بود
خنده های کودکیهامان ، شیطنت ها ،آهنگ های نوجووانیمان ، خوشبختی بود

 اما ، ندیدیم و آرام از کنارشان گذشتیم ، چای را با غر غر خوردیم که کمرنگ یا پر رنگ است ، سرد یا داغ است ، زور زدیم تا دستمان را از دست بابا جدا کنیم و آسوده بدویم ، گفتند ساکت ، مردم خوابیده اند و ما ، غر غر کردیم و توپمان را محکمتر به دیوار کوبیدیم
 
خوشبختی را ندیدیم یا ، نخواستیم ببینیم شاید ، اما ، حالا ، دوست نازنینم، هر‌کجا که هستی ، هر چند ساله که هستی ، با تمام گرفتاریهای تمام نشدنی ها که همه مان داریم

👈 امروز را ، قدر بدان ، خوشبختی های کوچکت را بشناس و باور کن ، عشق را بهانه کن ، برای بوییدن دامان مادرت که هنوز داریش ، برای بوسیدن دست پدرت که هنوز نمیلرزد ،هنوز هست ، بهانه کن برای به آغوش کشیدن یک دوست ، رفیق جانم ، خوشبختی ها ماندنی نیستند ، اما ، میشود تا هستند زندگیشان کرد ، نفسشان کشید.

 

  • داوود قادرزاده

خلاصه ی آرامش :

حرف زدن کمتر، عمل بیشتر
حرص کمتر، بخشش بیشتر
نگرانی کمتر، خواب بیشتر
رانندگی کمتر، پیاده روی بیشتر
عصبانیت کمتر، خنده بیشتر

  • داوود قادرزاده

دلبرا سمین تنان من بهر تو جان می دهم
تحفه ای بخشم تورا زین دل پریشان می دهم

ای جهان بی وفا با دل افسون چرا
این همه جور و جفا از غم مجنون چرا

باتو بودن در این عالم خاکی چه شد
حسرت عشق بخفته در این خاک چه شد

تو دراین ارض و سمائی چرا خاموش شدی
نظرت را که برده که مدهوش  شدی

چه شرابی به تو دادن که دیوانه شدی
بی می و ساغر وپیمانه مستانه شدی

از غم هجر تو ای شاه پریشان شده ام
که صبا وقت سحر دید که حیران شده ام
#فریبا_دارابی#

 

  • داوود قادرزاده

قدیم ترها...
همیشه علاجی برای هر دردی بود؛
مثل روغن چرخ خیاطی...
برای ناله های لولای در!
مثل دوا گلی...
برای زخم های کودکانه ی سرِ زانو!
مثل آغوش مادر بزرگ...
برای باریدنِ تمام بغض های جهان...!
چقدر دست هایمان خالی شده است!

#آناهیتا_ترکمن

 

  • داوود قادرزاده

می گویند با هر کس باید مثل خودش رفتار کرد !
شما گوش نکنید ، چون اگر چنین بود از منش و شخصیت هیچکس ،چیزى باقى نمی ماند !
هرکس هر چه به سرت آورد فقط خودت باش... نگذار برخورد نادرست آدمها ، اصالت و طبیعت تو را خدشه دار کند.
اگر جواب هر جفایى ، بدى بود که داستان زندگی ما خالى از آدم های خوب می شد !
اگر نمی توانى شخص مثبت زندگی کسى باشى...
اگر براى یاد دادنِ همان خوبى هایى که خودت بلدى ، ناتوان هستی
اگر خوبى کردى و بدى دیدى  
کنار بکش... اما بد نشو

این تنها کاریست که از دستت بر می آید...
تو شخص مثبت زندگی خودت باش..
 ✨

  • داوود قادرزاده

ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺻﺒﺢ کہ ﭼﺸﻢ مے‌گشایے
یعنے ﻗﺮﺍﺭ ﺍﺳﺖ کہ ﺑﺎشے...🌸🍃
یعنے ﻫﻨﻮﺯ ﺑﺎﯾﺪ نقشت ﺭﺍ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ صحنہء ﺷﮕﻔﺖ ﺯﻧﺪگے ﺑﺎﺯے کنے...
یعنے ﻫﻨﻮﺯ ﻓﺮﺻﺖ ﺩﺍﺭے ﺗﺎ ﺯﻧﺪگے کنے...
ﻭ ﻫﺮ ﺭﻭﺯ ﺟﺪﯾﺪ مےﺗﻮﺍﻧﺪ ﺁﻏﺎﺯے ﺟﺪﯾﺪ ﺑﺎﺷﺪ،
ﻧﮕﺎهے ﻧﻮ،
ﺣﻀﻮﺭے ﻧﻮ،
ﺗﺠﺮبہ‌ﺍے ﻧﻮ ﺑﺮﺍے ﺗﻮ...🌸🍃

ﺑﺎ ﮔﺬشتہﻫﺎ ﺯﻧﺪگے ﻧﮑﻦ،
ﻫﺮ ﺁنچہ ﺍﺯ ﻗﺒﻞ ﺩﺭ ﺫﻫﻨﺖ ﺗﻠﻤﺒﺎﺭ ﮐﺮﺩے ﺭﺍ ﺭﻫﺎ ﮐﻦ...
ﺗﻮ ﻫﺮ لحظہ مےﺗﻮﺍنے ﺗﺎﺯﻩ ﺑﺎشے ﻭ ﺟﺎﺭے ﺷﻮے...
ﻧﮕﺬﺍﺭ کہ ﻏﺒﺎﺭ ﻭ ﻏﻢ ﮔﺬشتہﻫﺎ، ﺯﻧﺪگے ﺗﻮ ﺭﺍ ﺩﺭﺟﺎ نگہ ﺩﺍﺭﺩ....
تنہا ﺩﺭﺱﻫﺎﯾﺖ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮ ﻭ ﻋﺒﻮﺭ ﮐﻦ...🌸🍃
رﺍستے کہ ﺍﮔﺮ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﺭﺕ گذشتہ ﺭﻫﺎ ﺷﻮے،
ﻃﻌﻢ حقیقے ﺯﻧﺪگے ﺭﺍ ﺧﻮﺍهے ﭼﺸﯿﺪ و
ﺁﻥ ﭼﯿﺰے ﻧﯿﺴﺖ ﺟﺰ ﺯﻧﺪگے ﮐﺮﺩﻥ ﺩﺭ ﻫﺮ لحظہ ﻭ ﺑﺮﺍے ﻫﻤﺎﻥ لحظہ...
بے ﺣﺴﺮﺕ،
بے ﻧﮕﺮﺍنے !🌸🍃

 

  • داوود قادرزاده

و قوی ترین انسان ها
کسانی نیستند که در جنگ ها پیروز شدند
حتی کسانی که سنگین ترین محموله ها را حمل می کنند ...

قوی ترین انسان ها
کسانی هستند
که
بارو بندیلشان را می بندند !
دستشان را روی دهان قلبشان می گذارند
و تا جایی که می توانند دور می شوند ...

قلبی که جایی به کسی گیر کند
سنگین ترین جسم دنیاست
کشیدنش بازوی قهرمانی می خواهد ...

#عاطفه_گلریز

  • داوود قادرزاده

چقدر این جمله زیباست ؛

انسانهای ناپخته
همیشه میخواهند
که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمت
از دست دادن "رابطه" باشد...

اما انسانهای عاقل
درک میکنند که گاهی
بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که
برایشان با ارزش تر است
"پیروز" شوند...

 

  • داوود قادرزاده

من هوا را بی نفسهای "تو"
حاشا می کنم

تار و پود عشق را
در "تو" تماشا می کنم

بیقراری دل من
 خنده می شیرین "تو"....

بیستون سهل است
 من فرهاد رسوا می کنم

 

  • داوود قادرزاده